مطلب زیر بخشی است از جزوهای که در دست تالیف دارم. این جزوه آموزشی مجموعه کوتاه ولی مفید برای علاقمندان به کار رادیوئی است که بر پایه شناخت و تجربه شخصی حرفهای همراه با مطالعه و کمک از راهنماهای عمل بنگاههای سخن پراکنی تنظیم شده است. امیدوارم این بخش کوتاه کمکی باشد برای دوستان
Style: روش و نحوه اجرا
Writing for the Ear
نگارش برای گوش
“We should think as wise men but speak as the common men”.
ارسطو:
"میباید همچون انسانی پر دانش فکر کرد و همچون فردی عامی سخن گفت".
Voltaire:
“Whatever touches the heart will always be engraved upon the mind”.
ولتر:
"هر آنچه بر قلب نشیند، بر مغز حک شود".
سادگی وانسانیت – دو کلید موثر در داستان سرائی خوب است.
- * ژورنالیست داستانسرا است. کسی است که بدنبال فهم و شناخت چیزها، درستی یافتهها و بیان آن به مردم است
- * شنونده میباید قادر به درک و حضم هر یک از کلمات در هر یک از داستانها باشد.
- * این را باید قبول کنیم که فارسی نوشتاری با فارسی گفتاری بسیار متفاوت است. فارسی محاوره در رادیوبسیار موثر میتواند باشد. فارسی محاوره ساده، روشن ودلچسب است.
Style guide: راهنمای روش:
تقریبا هیچ مرکز رادیویی اسلوب و روش یکتا و واحدی ندارد. نمیتوان و نباید تنها یک راه و روش و اسلوب را بر ادیتورها و رپورترها و تهیهکنندها دیکته کرد، چرا که تنها یک راه و یک روش بهترین راه بیان هر داستانی نیست.
منظور از این راهنمای روش وضع قانون و قوانین برای تابعیت خشک از آن، و یا آوردن فهرستی از "بایدها" و "نبایدها" نیست. کاش به همین راحتی میبود.
"اهمیت تن"
Importance of Tone
هر کدام از ما دارای فردیت خود هستیم. هر یک از ما پیرو سلیقه و روش خاص خود در زندگی هستیم. اما وقتی داستان خندهداری میگوییم همهمان میخواهیم با مزه باشیم، وقتی داستان تلخی را میگوییم میخواهیم اندوهگین جلوه کنیم. نهایتا ما همه هنگام بازگویی میخواهیم آن حس شادی و شعف یا غم و اندوه را به شنونده منتقل کنیم. یک داستانسرای خوب مسلط بر نحوه و روش اجرا و بیان خود برای گذاردن حد اکثر تاثیر بر شنونده است. این نحوه و روش اجرا و بیان در بازگویی هر داستان همچون فردیت ما متفاوت است. در یک کلام نحوه و روش اجرا و بیانی که انتخاب میکنیم برای ایجاد رابطه با شنونده، شاید همانقدر مهم باشد که مطالب آن داستان. هر داستانی روش و بیان خاص خود را میطلبد.
ما برای تشریح یک مسابقه فوتبال از تن صدا و زبانی استفاده میکنیم که متفاوت است با تن صدا و زبانی که برای تشریح مراسم رسمی تشیع جنازه. گاه حتا نوع بیان ما در داستانهای بنظر مشابه همچون مرگ نیز متفاوت است. چه کسی در چه شرایطی از میان رفته؟ مرگ فردی که زندگی کامل و پیوسته و موفق و طولانی داشته با قتل فجیع کودکی متفاوت است. احساسات ما و شنوندهها متفاوت است نسبت به مرگ دیکتاتوری همچون پل پت تا مرگ رهبری چون مهاتما گاندی، یا مرگ چارلز هریسون و فرهاد. چیزی به اسم داستان همیشگی و راه و روش همیشگی وجود ندارد. استیل و روش چیزی بیش از تنها انتقال یک پیام است. روش و نحوه بیان ما باید همخوانی با پیام داشته باشد. میباید درهمخوانی با عکسالعمل مورد نظرما از شنونده باشد. میباید این پیام صحیح، ساده و مردمی باشد. میباید مستقیم باشد.
مسئولیت روشن و هوشمند بودن:
Responsibility to be Intelligible
این خوب است که یک رادیو در گفتارهای خود روشن و مفهوم و صحیح باشد. خصوصا چنانچه شنوندههای آن حیطه وسیع جغرافیایی و ملی را شامل شوند. میبایدهم به زبان وهم به کسانی که از استفاده غلط این زبان رنچیده میشوند احترام گذارد. میباید این زحمت را بر خود داد تا از زبان بصورت صحیح و هوشمندانه استفاده کرد. این به معنای پیشگامی در حراست و یا رشد زبان نیست، منظور تنها استفاده طبیعی، ادیبانه و هوشیارانه از آن است.
در این زمینه مطالعه و آشنایی با کلمهها، جملهبندیها و اصطلاحات غلط ولی رایج توصیه میشود.
مجری در اعلام برنامه میگوید:"... و در آخر برنامه موسیقی سمفونیک خواهیم داشت". منظور مجری از موسیقی سمفونیک در حقیقت همان موسیقی کلاسیک معروف در غرب است. مجری با استفاده از کلمه سمفونیک به خوبی نشان میدهد از مفاهیم مربوط به موسیقی کاملا بیاطلاع است و کمترین آگاهی نسبت به این موضوع ندارد.یک اثر سمفونیک خود بخشی است از مچموعه موسیقی کلاسیک و برنامه آخرمورد نظر مجری لزوما مختص به پخش یک اثر سمفونیک نیست بلکه میتواند اختصاص به آثاردر غالب سوئیت، باله و یا اپرا داشته باشد.
در اینجا مجری که خود آشنا با این اصطلاح نیست، نه تنها آشنایان به این موسیقی را رنجیده میسازد، بلکه مروج آموزش بد و سطحی نیز هست که به شنونده منتقل شود.
2 comments:
Akid movaafegham. Ejraashoon faa'je'e ast.
پیش از این هم از اجرای غیر حرفه ای رادیو زمانه گفته اند. اما بیان شما جالبتر بود.
Post a Comment